یک...دو...سه...
...يك
...دو
...سه
چندين و چند ...
هر چقدر مي شمارم خوابم نمي برد
من اين ستاره هاي خيالي را
كه از سقف اتاقم
تا بي نهايت خاطرات تو جاري است
ميشمارم...
يادش بخير
وقتي بودي
نيازي به شمردن ستاره ها نبود
اصلا يادم نيست
ستاره اي بود يا نبود
هرچه بود شيرين بود
حتي بي خوابي بدون شمردن ستاره ها...