چیزی را گم کرده ام....
درست از همان روز که گفتی تنهایت نمیگذارم.
مینویسم شاید بخوانی
اما حالا دیگر خواندنت هم دردی را از من دوا نمیکند،
میدانی؛
روزها میگذرند
ماه ها میگذرند
وسالها نیز خواهند گذشت
اما چیزی در من تغییر نمیکند.
هیچ چیز،
انگار كه چیزی را گم کرده باشم،
هر روز به دنبالاش میگردم.
نمیدانم گم کردهام
یا جایی جا مانده است
یا شاید تو آن را با خود بردهای.
جایش خالی است
میسوزد...