می نویسم...* بدون مخاطب خاص *
می نویسم از تو برای تو و دور از تو ....
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...
می نویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
و نه گوش هایم می شنود...
و نه دستانم لمس می کند...
تنها با شعفی صادقانه ...
با دلم احساست می کنم... !!
امیدوار مباش...
مگر به پروردگارت...
""""""گاهی آنقدر دلم هوایش را میکند...شک میکنم به اینکه،این دل مال من است یا او...""""""
بمان...!نرو...!آنان که رفتنشان را طاقت آوردم(تو)نبودند..."""""
پنجره ی باران خورده ات را باز کن...چند لحظه پس از باران چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده..."""""