رسم زمانه است...
انا لله و انا الیه راجعون
((و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،
جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید))
کاش آن شب را نمی آمد سحر
کاش گم در راه پیک بد خبر
ای عجب کان شب سحر اما به ما
تیره روزی آمد و شام دگر
دیده پر خون از غم هجران و او
با لب خندان چه آسان بر سفر
ای دریغ از مهربانی های او
دست پر مهر آن کلام پرشکر
غصه ها پنهان به دل بودش ولی
شاد و خرم چهره اش بر رهگذر
در ارزان زان ما بود ای دریغ
گنج پنهان شد به خاک و بی ثمر
تا پدر رفت آن سحر از پیش رو
بی نشان را خاک تیره شد به سر
امروز 1391.4.2 يكي از روزاي پر غم دنياس!
فوت ناگهاني پدر بزرگ مهربونم رو به مامان صبورم و
همه ي خاله ها و دايي هام تسليت ميگم و براي همه ي اهل قبور آمرزش ميطلبم...
روحشان شاد و قرين رحمت باد
براي همه ي بازمانده ها طلب صبر مي كنم