دلتنگی هایم...
شبي به خواب مي روي و ديگر
هيچكس از خواب بيدارت نخواهد كرد
اين سطر هايي كه گفتم معناي مرگ نيست...
مرگ ماجراي قشنگيست!
رودخانه اي است كه روياهايش را به دريا مي ريزد
و ماهيانش را و راز ها و آواز هايش را
آن سطر هايي كه گفتم معناي موي سپيدي است بر پيشاني بلند رويا ها
مردابي دور مانده از تمام درياها ....
معناي غارت است و فراموشي
يعني كه زنده اي ولي خاموشي
گوش كن ...
به نتهايي كه پشت پنجره مي خورند
با . . . را. . .ن ،
باران باش كسي به باران عادت نميكند...
تو باران بودي
من هم به تو عادت نكرده بودم
پس اشك هايم معناي عشق است؟
دلتنگي؟
من تا كدامين روز بگويم : دلم برات تنگ شده...........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟